.

 
 

 
 
بنده خدا
بنده خدا


 

 

موضوعات

یا زهرا سلام الله علیها (139)

ظهور (117)

شهید مدافع حرم (95)

یا زهراء سلام الله علیها (71)

امام خامنه‌ای (64)

تفسیر قرآن کریم (54)

یا زهراء (س) (54)

امام خامنه ای (39)

شهید (36)

شهادت (30)

انتخابات (30)

خداوند (29)

نماز (29)

دشمن (22)

قرآن (21)

ایمان (21)

الله (20)

یا زهراء (20)

یا زهرا (س) (18)

حجاب (18)

امام حسین علیه السلام (17)

خدا (15)

تفسیر قرآن (14)

انفاق (14)

شهید حاج قاسم سلیمانی (14)

دعا (14)

یا زهرا (14)

ولایت (14)

گناه (14)

ماه مبارک رمضان (14)

مردم (13)

یا علی (ع) (13)

ویژه نامه (13)

شهدا (13)

شهدای مدافع حرم (12)

رهبر معظم انقلاب اسلامی (12)

سرباز ولایت (12)

تفسیر سوره مبارکه انعام (12)

حدیث (12)

حاج قاسم سلیمانی (11)

امام صادق علیه السلام (11)

اسلام (11)

آمریکا (11)

سوریه (11)

شهدای کربلا (11)

یا الله (11)

ولادت (11)

مقاومت (10)

ولایت فقیه (10)

یا علی علیه السلام (10)

استقامت (10)

انقلاب اسلامی (10)

انتخابات ریاست جمهوری (9)

اقتصاد مقاومتی (9)

تفسیر (9)

شهداء (9)

قرآن کریم (9)

دنیا (9)

منافق (9)

ماه شعبان (9)

گناهان (8)

کربلا (8)

یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها (8)

کفر (8)

سوره مبارکه بقره (8)

فتنه (8)

فرهنگ (8)

شهید سلیمانی (8)

شیطان (8)

پاداش (8)

انقلاب (8)

جامعه (8)

انسان (8)

انتخاب (7)

افطار (7)

آتش (7)

جوانان (7)

جهاد (7)

بهشت (7)

عبادت (7)

سوره مبارکه انعام (7)

دفاع مقدس (7)

کافر (7)

کافران (7)

ماه رجب (7)

مرگ (7)

هدایت (7)

نهج البلاغه (7)

نعمت (6)

نفاق (6)

منافقان (6)

یا فاطمه الزهراء (س) (6)

دروغ (6)

دشمنان (6)

سوره مبارکه آل عمران (6)

سوره انعام (6)

سبک زندگی (6)

روز قیامت (6)

روزه (6)

طاغوت (6)

فساد (6)

فضیلت (6)

پروردگار (6)

پیامبر (6)

تهاجم فرهنگی (6)

جنگ (6)

حق (6)

اقتصاد (6)

امام (6)

امام علی علیه السلام (6)

امامت (6)

امامت و ولایت (6)

برادران (6)

بسیج (5)

بصیرت (5)

بلا (5)

بیانات امام خامنه ای (5)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم (5)

امنیت (5)

انتظار فرج (5)

استغفار (5)

اطاعت (5)

اخلاص (5)

خانواده (5)

جهاد تبیین (5)

جامعه اسلامی (5)

جمهوری اسلامی (5)

پیشرفت (5)

ترس (5)

فرزندان (5)

فرشتگان (5)

قدرت (5)

قیامت (5)

عاشورا (5)

زمین (5)

زنده (5)

زیارت (5)

سوره بقره (5)

سید ابراهیم رئیسی (5)

دیدار امام خامنه ای (5)

دین (5)

یا مهدی (عج) (5)

یا زهراء س (5)

کشور (5)

مسجد (5)

مبارزه (5)

مومن (5)

نماز شب (4)

مشکلات (4)

مسلمان (4)

مسلمانان (4)

مرگ بر آمریکا (4)

مناجات (4)

مفاتیح الجنان (4)

یاد خدا (4)

یاد شهداء (4)

رئیس جمهور (4)

دشمنی (4)

خون شهدا (4)

دانشگاه (4)

در راه خدا (4)

خواهران (4)

خون (4)

سیاست (4)

شب قدر (4)

سود (4)

سرباز (4)

زمان (4)

علامه طباطبایی (4)

غرب (4)

فرمان (4)

فضای مجازی (4)

فریب (4)

صبر (4)

شیعیان (4)

پیامبران (4)

تفسیر سوره مبارکه مائده (4)

جنگ اقتصادی (4)

چادر (4)

حاجت (4)

حاج قاسم (4)

خانواده شهدا (4)

حکمت (4)

امام حسن مجتبی علیه السلام (4)

اقبال الاعمال (4)

السلام علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها (4)

8 شوال (4)

آخرت (4)

آزمایش (4)

آیات خدا (4)

آینده (4)

انتظار (4)

انتخاب اصلح (4)

امید (4)

امام صادق (ع) (4)

امام خمینی (ره) (4)

امام زمان (4)

امام رضا علیه السلام (4)

بخشش (4)

ایستادگی (3)

بخشی از وصیت نامه (3)

انقلابی (3)

به یاد شهداء (3)

بندگان خدا (3)

برکت (3)

امام رضا (ع) (3)

امر به معروف و نهی از منکر (3)

امام على علیه السلام (3)

انتخابات 1400 (3)

اموال (3)

انسان 250 ساله (3)

اهل کتاب (3)

آمرزش (3)

22 بهمن (3)

22 بهمن 1357 (3)

اقتصادی (3)

امام حسین (ع) (3)

اربعین حسینی (3)

اربعین حسینی علیه السلام (3)

ازدواج (3)

اشک (3)

استقلال (3)

اسلامی (3)

حیات طیبه (3)

حکومت (3)

حکومت اسلامی (3)

حکومت (3)

حلب (3)

حدیث قدسی (3)

حضرت زهرا سلام الله علیها (3)

حضرت زهراء سلام الله علیها (3)

جوان (3)

جنگ احد (3)

جنگ نرم (3)

ثواب (3)

توصیه (3)

توکل (3)

جاهلیت (3)

تفسیر سوره مبارکه نساء (3)

تحدید نسل (3)

تقوا (3)

تلاش (3)

توسل (3)

ترور (3)

پیروز (3)

شهید کربلا (3)

صدیق (3)

صلوات (3)

شهید سید علی حسینی (3)

شهید علیرضا قبادی (3)

شهدای فاطمیون (3)

شهید احمد الواری (3)

شهید جعفری (3)

شهید حججی (3)

فرهنگی (3)

فتنه 88 (3)

گریه (3)

قائم (3)

فکر (3)

غافل (3)

غمگین (3)

عبرت (3)

عذاب (3)

زن (3)

زبان (3)

سرپرست (3)

ستم (3)

ستمگر (3)

زیارت امام حسین علیه السلام (3)

رهبر انقلاب اسلامی (3)

سخن‌نگاشت (3)

زیارت عاشورا (3)

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (3)

سرنوشت (3)

سلطه (3)

سرانجام (3)

سوره مبارکه نساء (3)

سوره نساء (3)

شب جمعه (3)

شرافت (3)

خواص (3)

خطا (3)

خدمت (3)

دانش (3)

دولت جوان و حزب اللهی (3)

دشمنان اسلام (3)

دهه کرامت (3)

ربا (3)

رحلت (3)

یاری (3)

کار (3)

یقین (3)

کتمان (3)

کتاب (3)

کشاورزی (3)

کشته (3)

مهدویت (3)

منافقین (3)

ملت (3)

ملت ایران (3)

 

مطالب اخیر

پیچ تاریخی ...

ولادت پیامبر اکرم(ص) و هفته وحدت | مرگ بر فرانسه ...

ویژه شهادت (ثامن الائمّه) امام علی بن موسی الرّضا علیه السلام

غمنامهی صبر و رحمت - ویژه نامه شهادت رسول اکرم و امام مجتبی ...

ویژه نامه بسیج

 
 
 
 

خبرنامه

   
 

 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 224482
بازدید امروز :32
بازدید دیروز : 22
تعداد کل پست ها : 755

 

تفسیر آیه 104 سوره مبارکه آل عمران ...

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

یکی از عوامل قساوت قلب

حضرت امام صادق علیه السّلام

إنَّ الْمَسِیحُ عَلَیهِ السَّلامُ یَقُولُ لَا تُکْثِرُوا الْکَلَامَ‏ فِی غَیْرِ ذِکْرِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ الَّذِینَ یُکْثِرُونَ الْکَلَامَ‏ فِی غَیْرِ ذِکْرِ اللَّهِ‏ قَاسِیَةٌ قُلُوبُهُمْ وَ لَکِنْ لَا یَعْلَمُونَ

حضرت مسیح علیه السّلام می فرمود: در غیر ذکر خدا زیاد صحبت نکنید؛

زیرا آنها که در غیر یاد خدا زیاد صحبت می کنند، بی آنکه بدانند قلبهایشان سخت می شود.

«کافی» ج 2 ص 114

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

معجزات حضرت امام رضا علیه‌السلام

آقای مجتهدی فرمودند: در یکی از سفرهایی که از طرف حضرت ماموریت پیدا کرده بودم، به قهوه خانه‌ای رفتم در آن جا با شخصی آصوری (از اهالی روسیه شوروی) برخورد نمودم، او گفت: حیف که ایرانی‌ها قدر امام رضا علیه‌السلام را نمی‌دانند سپس جریانی از معجزات حضرت رضا علیه‌السلام را که برایش اتفاق افتاده بود چنین تعریف کرد: زمانی که در روسیه آشوب بود و تزارها دست به کشت و کشتار زده بودند و همه را اعدام می‌کردند من هم در شمار اعدامی‌ها بودم، چند نفر دیگر باقی مانده بود تا نوبت من بشود که

ناگهان به یاد حرف مادرم افتادم که می‌گفت: هر وقت جایی گیر کردی که نه راه پس داشتی و نه راه پیش این را بدان که ایرانی‌ها امامی دارند به نام امام رضا علیه‌السلام که در این گونه مواقع از کسانی که به او پناه ببرند دستگیری می‌کند،

من همانجا قلباً به امام رضا علیه‌السلام سلام کردم و گفتم اگر مرا از مرگ نجات دهید مسلمان می‌شوم، سپس نوبت من و عده‌ای دیگر شد و به محوطه اجرای حکم رفتیم هنوز آن توسل و عهد با امام رضا علیه‌السلام از صحیفه قلبم پاک نشده بود که ناگهان صدایی به گوشم رسید که گفت: همین جا بایست با تو کاری ندارند.

تمام کسانی را که اطراف من بودند به تیر بستند و کشتند اما گویا مرا نمی‌دیدند! سپس صدایی دیگر شنیدم که گفت: به طرف خراسان حرکت کن ما تو را کمک می‌کنیم.

هنگامی که با حیرت و شگفتی به طرف خراسان می‌آمدم در بین راه چند نفر از علمای شیعه را دیدم که به استقبال من آمده بودند! آنها در خواب حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کرده و ایشان پس از ذکر نشانه‌های من به آنها فرموده بودند: او مهمان ماست که از روسیه می‌آید، از او پذیرایی کنید، سپس من جریان خود را با آنها در میان گذاشتم، آنها گفتند: ما مامور هستیم شما را به پابوس حضرت ببریم تا به عهد خود وفا کنید و مسلمان بشوید و پس از آن مکان مناسبی برایم فراهم کردند و ماشین برایم مهیا نمودند تا با آن مخارج زندگی خود را تامین کنم و از آن موقع تاکنون من زیر سایه آن حضرت زندگی می‌کنم و صاحب عیال و فرزند شده‌ام.

آقای مجتهدی بعد از ذکر این واقعه می‌فرمودند: در هر کجای عالم که قلباً حضرت رضا علیه‌السلام را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعاً نظر می‌کنند و این معنای حقیقی کلمه «انیس النفوس» است.

لاله ای از ملکوت، ج 2، ص 290

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الإمامُ الحسنُ علیه السلام :

الغَفلَةُ تَرکُکَ المَسجِدَ ،وطاعَتُکَ المُفسِدَ .

امام حسن علیه السلام :

غفلت آن است که مسجد [رفتن براى نماز] را ترک کنى و از تبهکار فرمان برى.

 بحار الأنوار : 78/115/10.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

شخصی از آیت الله طباطبایی پرسید:

«این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمی‌فهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها بی آنکه معانی آن را بدانند-اثری دارد؟!»

جناب علامه طباطبایی فرمودند:
«اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آن‌ها را نمی‌دانند بهتر مستجاب می‌شود!زیرا نفس خود را به نفس امامان (علیهم‌السلام) متصل می‌کنند و از خدا می‌خواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها می‌خواستند، به آنان هم بدهد اما ما به اندازه فهم خودمان از ان دعاها، از خدا می‌خواهیم!»

زمهر افروخته، ص160

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امیرالمومنین امام على (علیه السلام) :

الدُّنیا لا تَصفو لِشارِبٍ ، ولا تَفی لِصاحِبٍ

دنیا براى هیچ نوشنده اى زلال نمى شود و به هیچ یارى وفا نمى کند

غررالحکم حدیث 1721

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه 104 سوره مبارکه آل عمران

104 وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

ترجمه
104 ـ باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند.

تفسیر
به دنبال آیات پیشین که مسأله اخوت و اتحاد را توصیف مى کرد، در این آیه به مسأله «امر به معروف» و «نهى از منکر» اشاره شده که در حقیقت به منزله یک پوشش اجتماعى براى محافظت جمعیت است; زیرا اگر مسأله امر به معروف و نهى از منکر در میان نباشد عوامل مختلفى که دشمن بقاى «وحدت اجتماعى» هستند، همچون موریانه از درون، ریشه هاى اجتماع را مى خورند، و آن را از هم متلاشى مى سازند، بنابراین، حفظ وحدت اجتماعى بدون نظارت عمومى ممکن نیست! در آیه فوق دستور داده شده همواره در میان مسلمانان باید امتى باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند، مى فرماید: «باید از میان شما جمعى باشند که مردم را به نیکى دعوت مى کنند و امر به معروف مى نمایند و از بدى باز مى دارند» ( وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ). «امت» در اصل، از ماده «امّ» به معنى هر چیزى است که اشیاء دیگرى به آن بضمیمه گردد و به همین جهت «امت» به جماعتى که جنبه وحدتى در میان آنها باشد گفته مى شود، خواه وحدت از نظر زمان باشد یا از نظر مکان و یا از نظر هدف و مرام، بنابراین به اشخاص متفرق و پراکنده «امت» گفته نمى شود. و در پایان آیه تصریح مى کند که فلاح و رستگارى تنها از این راه ممکن است لذا مى فرماید: «و آنها همان رستگارانند» ( وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)
در اینجا این سؤال پیش مى آید که ظاهر «مِنْکُمْ أُمَّةٌ» این است که این امت بعضى از جمعیت مسلمانان را تشکیل مى دهد، نه همه آنها را، و به این ترتیب وظیفه امر به معروف و نهى از منکر، جنبه عمومى نخواهد داشت، بلکه وظیفه طایفه خاصى است، اگر چه انتخاب و تربیت این جمعیت، وظیفه همه مردم است. و به عبارت دیگر، این دو وظیفه واجب کفائى است نه عینى، با این که از دیگر آیات قرآن بر مى آید که این دو وظیفه جنبه عمومى دارد، یعنى واجب عینى است نه واجب کفائى، مثلاً در چند آیه، بعد از این آیه مى خوانیم: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر: «شما بهترین امتى بودید که بسود مردم مبعوث شدید، چه این که امر به معروف و نهى از منکر مى کنید» و در سوره «و العصر» مى فرماید: «همه مردم در زیانند جز آنان که ایمان و عمل صالح دارند و دعوت به حق و توصیه به صبر و استقامت مى کنند». طبق این آیات و مانند آنها این دو وظیفه اختصاص به دسته معینى ندارد. در پاسخ باید گفت: دقت در مجموع این آیات، پاسخ سؤال را روشن مى سازد; زیرا از آنها چنین استفاده مى شود که: «امر به معروف و نهى از منکر» دو مرحله دارد: یکى «مرحله فردى» که هر کس موظف است به تنهائى ناظر اعمال دیگران باشد. و دیگرى «مرحله دسته جمعى» که امتى موظفند براى پایان دادن به نابسامانى هاى اجتماع دست به دست هم بدهند و با یکدیگر تشریک مساعى کنند. قسمت اول وظیفه عموم مردم است، و چون جنبه فردى دارد، طبعاً شعاع آن محدود به توانائى فرد است. اما قسمت دوم شکل واجب کفائى به خود مى گیرد و چون جنبه دسته جمعى دارد و شعاع قدرت آن وسیع، طبعاً از شئون حکومت اسلامى محسوب مى شود. این دو شکل از مبارزه با فساد و دعوت به سوى حق، از شاهکارهاى قوانین اسلامى محسوب مى گردد، و مسأله تقسیم کار را در سازمان حکومت اسلامى و لزوم تشکیل یک گروه نظارت بر وضع اجتماعى و سازمان هاى حکومت مشخص مى سازد. سابق بر این، در ممالک اسلامى (و امروز در پاره اى از کشورهاى اسلامى، مانند حجاز) با الهام از آیه فوق، تشکیلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئولیت هاى اجتماعى به نام اداره حِسْبه وجود داشت و مأموران آن را به «محتسب» و یا «آمرین به معروف» مى نامیدند که مأمور بودند با همکارى یکدیگر با هر گونه فساد و زشت کارى در میان مردم، و یا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حکومت مبارزه کنند، و هم چنین مردم را به کارهاى نیک و پسندیده تشویق نمایند. بنابراین، وجود این جمعیت، با آن قدرت وسیع، هیچگونه منافاتى با عمومى بودن وظیفه امر بمعروف و نهى از منکر در شعاع فرد و با قدرت محدود ندارد.

«معروف» در لغت به معنى «شناخته شده» (از ماده عرف) و «منکر» به معنى «ناشناس» (از ماده انکار) است. و به این ترتیب کارهاى نیک، امورى شناخته شده، و کارهاى زشت و ناپسند، امورى ناشناس معرفى شده اند. چه این که فطرت پاک انسانى با دسته اول آشنا و با دوم نا آشنا است!
جمعى از دانشمندان اسلامى معتقدند: وجوب این دو وظیفه تنها با دلیل نقلى ثابت شده، و عقل فرمان نمى دهد که انسان دیگرى را از کار بدى که زیانش تنها متوجه خود او است باز دارد. ولى با توجه به پیوندهاى اجتماعى و این که هیچ کار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصى محدود نمى شود، بلکه هر چه باشد، همانند آتشى ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند، عقلى بودن این دو وظیفه مشخص مى شود. به عبارت دیگر: در اجتماع چیزى به عنوان «ضرر فردى» وجود ندارد، و هر زیان فردى امکان این را دارد که به صورت یک «زیان اجتماعى» در آید، و به همین دلیل، منطق عقل به افراد اجتماع اجازه مى دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هر گونه تلاش و کوششى خود دارى نکنند. اتفاقاً در بعضى از احادیث به این موضوع اشاره شده است. از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده: «یک فرد گنهکار، در میان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شود، و به هنگامى که در وسط دریا قرار گیرد کلنگى برداشته و به سوراخ کردن موضعى که در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید: من در سهم خود تصرف مى کنم!. اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولى نمى کشد که آب دریا به داخل کشتى نفوذ کرده و یکباره همگى در دریا غرق مى شوند» پیامبر(صلى الله علیه وآله) با این مثال جالب، منطقى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر را مجسم ساخته، و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعى که ناشى از پیوند سرنوشت هاست، مى دانند.

علاوه بر آیات فراوان قرآن مجید احادیث زیادى در منابع معتبر اسلامى نیز درباره اهمیت این دو وظیفه بزرگ اجتماعى وارد شده است که در آنها به خطرات و عواقب شومى که بر اثر ترک این دو وظیفه در جامعه به وجود مى آید، اشاره گردیده، به عنوان نمونه: الف ـ امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: إِنَّ الأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الأَنْبِیاءِ وَ مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ فَرِیضَةٌ عَظِیمَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظالِمُ وَ تُعْمَرُ الأَرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الأَعْداءِ وَ یَسْتَقِیمُ الأَمْرُ: «امر به معروف و نهى از منکر راه انبیاء و طریق صالحان است، دو فریضه بزرگ الهى است که بقیه فرائض با آنها برپا مى شوند، و به وسیله این دو، راه ها امن مى گردد، و کسب و کار مردم حلال مى شود، حقوق افراد تأمین مى گردد، و در سایه آن زمین ها آباد، از دشمنان انتقام گرفته مى شود، و در پرتو آن همه کارها رو به راه مى گردد» ب ـ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهى عَنِ الْمُنْکَرِ فَهُوَ خَلِیْفَةُ اللّهِ فِى أَرْضِهِ وَ خَلِیْفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ خَلِیْفَةُ کِتابِهِ: «کسى که امر به معروف و نهى از منکر کند، جانشین خداوند در زمین، و جانشین پیامبر و کتاب او است» از این حدیث به خوبى استفاده مى شود که این فریضه بزرگ قبل از هر چیز یک برنامه الهى است و بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانى همه جزء این برنامه است. ج ـ مردى خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد ـ در حالى که حضرت بر فراز منبر نشسته بود ـ پرسید: مَنْ خَیْرُ النّاسِ: «از همه مردم بهتر کیست»؟ پیامبر فرمود: آمَرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَتْقاهُمْ لِلّهِ وَ أَرْضاهُمْ: «آن کس که از همه بیشتر امر بمعروف و نهى از منکر کند و آن کس که از همه پرهیزگارتر باشد و در راه خشنودى خدا از همه بیشتر گام بردارد» د ـ در حدیث دیگرى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: «باید امر به معروف و نهى از منکر کنید و گر نه خداوند ستمگرى را بر شما مسلط مى کند که نه به پیران احترام مى گذارد، و نه به خردسالان رحم مى کند. نیکان و صالحان شما دعا مى کنند ولى مستجاب نمى شود و از خداوند یارى مى طلبند اما خدا به آنها کمک نمى کند و حتى توبه مى کنند و خدا از گناهانشان در نمى گذرد» اینها همه واکنش طبیعى اعمال جمعیتى است که این وظیفه بزرگ اجتماعى را تعطیل کنند; زیرا بدون نظارت عمومى، جریان امور از دست نیکان خارج مى شود، و بدان میدان اجتماع را تسخیر مى کنند، و این که در حدیث فوق مى فرماید حتى توبه آنها قبول نمى شود به خاطر آن است که توبه با ادامه سکوت آنها در برابر مفاسد، مفهوم صحیحى ندارد مگر این که در برنامه خود تجدید نظر کنند. هـ ـ على(علیه السلام) مى فرماید: وَ ما أَعْمالُ الْبِرِّ کُلُّها وَ الْجِهادُ فِی سَبِیلِ اللّهِ عِنْدَ الأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ إِلاّ کَنَفْثَة فِی بَحْر لُجِّىٍّ: «تمام کارهاى نیک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر بمعروف و نهى از منکر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور»! 5 این همه تأکیدات به خاطر آن است که: این دو وظیفه بزرگ در حقیقت ضامن اجراى بقیه وظائف فردى و اجتماعى است، و در حکم روح و جان آنها محسوب مى شود، و با تعطیل شدن آنها تمام احکام و اصول اخلاقى ارزش خود را از دست خواهد داد.
در پاسخ این سؤال باید گفت: با این که به طور مسلّم زندگانى دسته جمعى براى افراد بشر فوائد و برکات فراوانى دارد و حتى این نوع مزایا انسان را وادار به زندگانى اجتماعى کرده است. ولى در مقابل آن، محدودیت هائى نیز براى او به بار مى آورد، و چون در برابر فوائد بى شمار زندگى دسته جمعى ضرر این نوع محدودیت ها جزئى و ناچیز است. لذا بشر از روز اول تن به زندگى اجتماعى داده و محدودیت ها را پذیرفته است، و از آنجا که در زندگى اجتماعى سرنوشت افراد به هم مربوط است، و به اصطلاح، افراد اجتماع در سرنوشت یکدیگر اثر دارند، حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعى و خاصیت زندگى دسته جمعى است، چنانچه این مطلب به طرز جالبى در حدیثى که سابقاً از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کردیم، آمده است. بنابراین، انجام این فریضه نه تنها با آزادى هاى فردى مخالف نیست، بلکه وظیفه اى است که افراد در مقابل یکدیگر دارند.

سؤال دیگرى که در اینجا مطرح مى شود این است که: هر گاه بنا شود همه مردم در وضع اجتماع دخالت کرده و بر اعمال یکدیگر نظارت کنند، هرج و مرج و برخوردهاى مختلف در جامعه ایجاد مى گردد، و با مسأله تقسیم وظائف و مسئولیت ها در اجتماع مخالف است. در پاسخ این سؤال باید گفت: از بحث هاى گذشته این حقیقت روشن شد که امر به معروف و نهى از منکر داراى دو مرحله است: مرحله نخست که جنبه عمومى دارد، شعاع آن محدود است، و از تذکر و اندرز دادن و اعتراض و انتقاد نمودن و مانند آن تجاوز نمى کند، مسلماً یک اجتماع زنده، باید تمام نفراتش در برابر مفاسد داراى چنین مسئولیتى باشند. ولى مرحله دوم که مخصوص جمعیت معینى است و از شئون حکومت اسلامى محسوب مى شود، قدرت بسیار وسیعى دارد، به این معنى که اگر نیاز به شدت عمل و حتى قصاص و اجراى حدود باشد، این جمعیت اختیار دارند که زیر نظر حاکم شرع و متصدیان حکومت اسلامى انجام وظیفه کنند. بنابراین، با توجه به مراحل مختلف امر به معروف و نهى از منکر، و حدود و مقررات هر یک، نه تنها هرج و مرجى در اجتماع تولید نمى شود، بلکه اجتماع از صورت یک جامعه مرده و فاقد تحرک بیرون آمده به یک جامعه زنده تبدیل مى گردد.
در پایان این بحث تذکر این نکته نیز لازم است که باید در انجام این فریضه الهى و دعوت به سوى حق و مبارزه با فساد، دلسوزى و حسن نیت و پاکى هدف را فراموش نکرد، و جز در موارد ضرورت از راه هاى مسالمت آمیز وارد شد، نباید انجام این وظیفه را مساوى با خشونت گرفت. ولى متأسفانه بعضى افراد به هنگام انجام این وظیفه، در غیر مورد ضرورت، از راه خشونت آمیز وارد مى شوند، و گاهى متوسل به الفاظ زشت و زننده مى گردند، لذا مى بینیم این نوع امر به معروف ها نه تنها اثر خوبى از خود نمى گذارد، که گاهى نتیجه معکوس هم مى دهد، در حالى که روش پیامبر(صلى الله علیه وآله) و سیره ائمه هدى(علیهم السلام) نشان مى دهد: آنها به هنگام اجراى این دو وظیفه، آنها را با نهایت لطف و محبت مى آمیختند، و به همین دلیل، سرسخت ترین افراد به زودى در برابر آنها تسلیم مى شدند. در تفسیر «المنار» در ذیل آیه چنین مى خوانیم: جوانى خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمده، عرض کرد: اى پیامبر خدا! آیا به من اجازه مى دهى زنا کنم؟! با گفتن این سخن فریاد مردم بلند شد و از گوشه و کنار به او اعتراض کردند. ولى پیامبر با خونسردى و ملایمت فرمود: نزدیک بیا! جوان نزدیک آمد، و در برابر پیامبر نشست. حضرت با محبت از او پرسید: آیا دوست دارى با مادر تو چنین کنند؟! گفت: نه، فدایت شوم! فرمود: همین طور مردم راضى نیستند با مادرانشان چنین شود. آیا دوست دارى با دختر تو چنین کنند؟ گفت: نه، فدایت شوم. فرمود: همین طور مردم درباره دخترانشان راضى نیستند. بگو ببینم، آیا براى خواهرت مى پسندى؟! جوان مجدداً انکار کرد (و از سؤال خود به کلى پشیمان شد). پیامبر سپس دست بر سینه او گذاشت و در حق او دعا کرده، عرض نمود: «خدایا قلب او را پاک گردان و گناه او را ببخش و دامان او را از آلودگى به بى عفتى نگاه دار». از آن به بعد منفورترین کار در نزد این جوان زنا بود!.. این بود نتیجه ملایمت و محبت در نهى از منکر.

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



یادداشت ثابت - شنبه 00 تیر 13 | نظر بدهید

طبقه بندی: تفسیر آیه 104 سوره مبارکه آل عمران تفسیر قرآن کریم امر به معروف و نهى از منکر یا زهرا سلام الله علیها

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin