سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

.

 
 

 
 
بنده خدا
بنده خدا


 

 

موضوعات

یا زهرا سلام الله علیها (138)

ظهور (117)

شهید مدافع حرم (91)

یا زهراء سلام الله علیها (71)

امام خامنه‌ای (64)

یا زهراء (س) (54)

تفسیر قرآن کریم (48)

امام خامنه ای (38)

شهید (36)

شهادت (30)

خداوند (29)

نماز (29)

انتخابات (27)

ایمان (21)

دشمن (21)

قرآن (20)

یا زهراء (20)

یا زهرا (س) (18)

الله (18)

حجاب (18)

امام حسین علیه السلام (17)

خدا (15)

انفاق (14)

گناه (14)

ماه مبارک رمضان (14)

دعا (14)

ولایت (14)

یا زهرا (14)

یا علی (ع) (13)

ویژه نامه (13)

شهدا (13)

شهید حاج قاسم سلیمانی (13)

سرباز ولایت (12)

رهبر معظم انقلاب اسلامی (12)

تفسیر قرآن (12)

حاج قاسم سلیمانی (11)

حدیث (11)

امام صادق علیه السلام (11)

اسلام (11)

شهدای کربلا (11)

سوریه (11)

شهدای مدافع حرم (11)

ولادت (11)

یا الله (11)

مردم (11)

مقاومت (10)

ولایت فقیه (10)

یا علی علیه السلام (10)

استقامت (10)

آمریکا (10)

انقلاب اسلامی (10)

انتخابات ریاست جمهوری (9)

اقتصاد مقاومتی (9)

تفسیر سوره مبارکه انعام (9)

تفسیر (9)

ماه شعبان (9)

قرآن کریم (9)

شهداء (9)

دنیا (9)

منافق (9)

کربلا (8)

یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها (8)

کفر (8)

سوره مبارکه بقره (8)

گناهان (8)

فرهنگ (8)

شیطان (8)

پاداش (8)

جامعه (8)

انسان (8)

بهشت (7)

انقلاب (7)

افطار (7)

آتش (7)

جوانان (7)

جهاد (7)

عبادت (7)

شهید سلیمانی (7)

فتنه (7)

ماه رجب (7)

دفاع مقدس (7)

کافر (7)

کافران (7)

مرگ (7)

نهج البلاغه (7)

هدایت (7)

نعمت (6)

نفاق (6)

منافقان (6)

یا فاطمه الزهراء (س) (6)

دشمنان (6)

دروغ (6)

روزه (6)

سوره مبارکه آل عمران (6)

سوره مبارکه انعام (6)

سبک زندگی (6)

فساد (6)

فضیلت (6)

طاغوت (6)

جنگ (6)

حق (6)

پروردگار (6)

پیامبر (6)

اقتصاد (6)

امام (6)

برادران (6)

امام علی علیه السلام (6)

امامت (6)

امامت و ولایت (6)

انتخاب (6)

امنیت (5)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم (5)

انتظار فرج (5)

بسیج (5)

بصیرت (5)

بیانات امام خامنه ای (5)

بلا (5)

اطاعت (5)

استغفار (5)

اخلاص (5)

پیشرفت (5)

جامعه اسلامی (5)

تهاجم فرهنگی (5)

ترس (5)

خانواده (5)

جهاد تبیین (5)

جمهوری اسلامی (5)

فرزندان (5)

فرشتگان (5)

عاشورا (5)

قیامت (5)

قدرت (5)

زنده (5)

زیارت (5)

سوره انعام (5)

سید ابراهیم رئیسی (5)

روز قیامت (5)

زمین (5)

دیدار امام خامنه ای (5)

دین (5)

یا مهدی (عج) (5)

یا زهراء س (5)

مومن (5)

مسجد (5)

مبارزه (5)

مسلمان (4)

مسلمانان (4)

مرگ بر آمریکا (4)

مناجات (4)

مشکلات (4)

مفاتیح الجنان (4)

نماز شب (4)

یاد خدا (4)

یاد شهداء (4)

کشور (4)

دشمنی (4)

خواهران (4)

دانشگاه (4)

خون (4)

در راه خدا (4)

سیاست (4)

شب قدر (4)

سود (4)

سوره بقره (4)

سرباز (4)

فریب (4)

علامه طباطبایی (4)

غرب (4)

فرمان (4)

فضای مجازی (4)

شیعیان (4)

صبر (4)

جنگ اقتصادی (4)

حاج قاسم (4)

چادر (4)

حاجت (4)

خانواده شهدا (4)

حکمت (4)

تفسیر سوره مبارکه مائده (4)

پیامبران (4)

آیات خدا (4)

آینده (4)

آخرت (4)

8 شوال (4)

آزمایش (4)

اقبال الاعمال (4)

امام حسن مجتبی علیه السلام (4)

السلام علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها (4)

امام خمینی (ره) (4)

امام رضا علیه السلام (4)

امام زمان (4)

بخشش (4)

انتظار (4)

امام صادق (ع) (4)

امید (4)

امر به معروف و نهی از منکر (3)

امام على علیه السلام (3)

اموال (3)

انتخابات 1400 (3)

انسان 250 ساله (3)

انقلابی (3)

اهل کتاب (3)

ایستادگی (3)

بخشی از وصیت نامه (3)

برکت (3)

بندگان خدا (3)

به یاد شهداء (3)

امام رضا (ع) (3)

امام حسین (ع) (3)

اقتصادی (3)

اشک (3)

اربعین حسینی (3)

اربعین حسینی علیه السلام (3)

ازدواج (3)

استقلال (3)

اسلامی (3)

22 بهمن (3)

22 بهمن 1357 (3)

آمرزش (3)

پیروز (3)

تفسیر سوره مبارکه نساء (3)

تحدید نسل (3)

ترور (3)

توسل (3)

توصیه (3)

توکل (3)

ثواب (3)

تقوا (3)

تلاش (3)

حکومت (3)

حکومت اسلامی (3)

حیات طیبه (3)

خدمت (3)

خطا (3)

حلب (3)

حکومت (3)

حضرت زهرا سلام الله علیها (3)

حضرت زهراء سلام الله علیها (3)

جنگ نرم (3)

جوان (3)

حدیث قدسی (3)

جاهلیت (3)

جنگ احد (3)

صدیق (3)

شهید علیرضا قبادی (3)

شهید کربلا (3)

صلوات (3)

شهید سید علی حسینی (3)

شهید جعفری (3)

شهید حججی (3)

شهید احمد الواری (3)

فرهنگی (3)

فتنه 88 (3)

غمگین (3)

عبرت (3)

عذاب (3)

فکر (3)

قائم (3)

گریه (3)

گشایش (3)

گمان (3)

مؤمنان (3)

رهبر انقلاب اسلامی (3)

ستم (3)

ستمگر (3)

سخن‌نگاشت (3)

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (3)

زیارت عاشورا (3)

زیارت امام حسین علیه السلام (3)

سرانجام (3)

سرنوشت (3)

سرپرست (3)

سلطه (3)

شب جمعه (3)

شهدای فاطمیون (3)

سوره مبارکه نساء (3)

سوره نساء (3)

شرافت (3)

خواص (3)

خون شهدا (3)

دانش (3)

دشمنان اسلام (3)

دهه کرامت (3)

دولت جوان و حزب اللهی (3)

رئیس جمهور (3)

رحلت (3)

ربا (3)

زن (3)

زبان (3)

کشاورزی (3)

کشته (3)

کتمان (3)

یقین (3)

یاری (3)

کار (3)

نظام سلطه (3)

نصرت الهی (3)

نیمه شعبان (3)

نماز مستحبی (3)

هفته وحدت (3)

 

مطالب اخیر

پیچ تاریخی ...

ولادت پیامبر اکرم(ص) و هفته وحدت | مرگ بر فرانسه ...

ویژه شهادت (ثامن الائمّه) امام علی بن موسی الرّضا علیه السلام

غمنامهی صبر و رحمت - ویژه نامه شهادت رسول اکرم و امام مجتبی ...

ویژه نامه بسیج

 
 
 
 

خبرنامه

   
 

 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 211221
بازدید امروز :22
بازدید دیروز : 53
تعداد کل پست ها : 738

 

تفسیر آیه 258 سوره مبارکه بقره ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه 258 سوره مبارکه بقره

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذی حَاجَّ إِبْراهیمَ فی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّیَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ قالَ أَنَا أُحْیی وَ أُمیتُ قالَ إِبْراهیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ 258

ترجمه
آیا ندیدى (و آگاهى ندارى از) کسى (نمرود) که با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه و گفتگو کرد؟ زیرا خداوند به او حکومت داده بود; هنگامى که ابراهیم گفت: «خداى من آن کسى است که زنده مى کند و مى میراند». او گفت: «من نیز زنده مى کنم و مى میرانم»! (دستور داد دو زندانى را حاضر کردند، فرمان آزادى یکى و قتل دیگرى را داد) ابراهیم گفت: «خداوند، خورشید را از افق مشرق مى آورد; تو خورشید را از مغرب بیاور»! (در اینجا) آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، قوم ستمگر را هدایت نمى کند. 258

تفسیر
به دنبال آیه قبل، که از هدایت مؤمنان در پرتو ولایت و راهنمائى پروردگار و گمراهى کافران بر اثر پیروى از طاغوت سخن مى گفت، خداوند چند نمونه ذکر مى کند که یکى از آن نمونه هاى روشن، در آیه مورد بحث آمده است، و آن، ماجراى گفتگو و محاجّه ابراهیم(علیه السلام) قهرمان بت شکن، با جبار زمان خود «نمرود» است، مى فرماید: «آیا ندیدى (و آگاهى ندارى از) کسى که با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه و گفتگو کرد»؟ (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذی حَاجَّ إِبْراهیمَ فی رَبِّهِ). و در یک جمله، اشاره به انگیزه اصلى این محاجّه مى کند و مى گوید: این «به خاطر این بود که خداوند به او حکومت داده بود» (أَنْ آتاهُ اللّهُ الْمُلْکَ) و بر اثر کمى ظرفیت از باده کبر و غرور، سرمست شده بود. و چه بسیارند کسانى که در حال عادى، انسان هاى معتدل، سر به راه، مؤمن و بیدارند، اما هنگامى که به مال، مقام و نوایى برسند، همه چیز را به دست فراموشى مى سپارند، و مهم ترین مقدسات را زیر پا مى نهند. و در ادامه مى افزاید: در آن هنگام که از ابراهیم(علیه السلام) پرسید: خداى تو کیست که به سوى او دعوت مى کنى؟ «ابراهیم گفت: پروردگار من همان کسى است که زنده مى کند و مى میراند» (إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّیَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ). در حقیقت بزرگ ترین شاهکار آفرینش، یعنى قانون حیات و مرگ را به عنوان نشانه روشنى از علم و قدرت پروردگار مطرح ساخت. ولى «نمرودِ» جبّار، راه تزویر و سفسطه را پیش گرفت و براى اغفالِ مردم و اطرافیان خود «گفت: من نیز زنده مى کنم و مى میرانم» و قانون حیات و مرگ در دست من است (قالَ أَنَا أُحْیی وَ أُمیتُ). و براى اثبات این مدعاى دروغین، طبق روایت معروفى دست به حیله اى زد و دستور داد دو نفر زندانى را حاضر کردند و فرمان داد: یکى را آزاد کنند و دیگرى را به قتل برسانند، سپس رو به ابراهیم(علیه السلام) و حاضران کرده، گفت: «دیدید چگونه حیات و مرگ به دست من است»؟ 1 ولى ابراهیم(علیه السلام) براى خنثى کردن این توطئه، دست به استدلال دیگرى زد که دشمن نتواند در برابر ساده لوحان در مورد آن مغالطه کند، «ابراهیم گفت: خداوند، خورشید را از افق مشرق مى آورد (اگر تو راست مى گویى که حاکم بر جهانِ هستى مى باشى) خورشید را از طرف مغرب بیاور»! (قالَ إِبْراهیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ). اینجا بود که: «آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد» (فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ). آرى; «خداوند قوم ظالم را هدایت نمى کند» (وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ). و به این ترتیب، آن مرد مست و مغرورِ سلطنت و مقام، خاموش، مبهوت و ناتوان گشت و نتوانست در برابر منطق زنده ابراهیم(علیه السلام) سخنى بگوید، و این بهترین راه براى خاموش کردن این گونه افراد لجوج است. با این که مسلّم است: مسأله حیات و مرگ از جهاتى مهم تر از مسأله طلوع و غروب آفتاب است و سند گویاترى بر علم و قدرت پروردگار محسوب مى شود ـ و به همین دلیل ابراهیم(علیه السلام) نخست به آن استدلال کرد که اگر افراد با فکر و روشن ضمیرى در آن مجلس بودند، طبعاً با این دلیل قانع شدند; زیرا هر کس مى داند مسأله آزاد کردن و کشتن یک زندانى، هیچگونه ربطى به مسأله حیات و مرگ طبیعى واقعى ندارد ـ ولى براى آن دسته که درک کافى نداشتند و ممکن بود تحت تأثیر سفسطه آن جبار حیله گر قرار گیرند، دست به استدلال دوم زد و مسأله طلوع و غروب خورشید را مطرح ساخت تا حق بر هر دو دسته روشن گردد و چه خوب کرد ابراهیم(علیه السلام) که اول، مسأله حیات و مرگ را پیش کشید تا آن جبار، مدعى شرکت با پروردگار در تدبیر عالم گردد، سپس مسأله طلوع و غروب آفتاب را عنوان کرد که او در آن، به کلى وامانده شد. ضمناً از جمله «وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ» معلوم مى شود: گر چه هدایت و ضلالت به دست خدا است، اما مقدمات آن از سوى بندگان فراهم مى گردد، ظلم و ستم و گناه، همچون ابرهاى تیره و تارى، بر آیینه قلب سایه مى افکند و اجازه درک حقایق به او نمى دهد.

1 ـ چه کسى با ابراهیم(علیه السلام) در این جلسه روبرو بود، و با او محاجّه کرد؟ در قرآن تصریح به نام او نشده، ولى همین اندازه مى فرماید: «أَنْ آتیهُ اللّهُ الْمُلْکَ» یعنى به خاطر غرورى که از حکومت خودکامه پیدا کرده بود با ابراهیم(علیه السلام) به محاجّه برخاست. ولى در روایتى که از على(علیه السلام) در تفسیر «درّ المنثور» نقل شده و همچنین در تواریخ آمده است نام او «نمرود بن کنعان» بود
2 ـ گر چه در آیه فوق، زمان این بحث و گفتگو مشخص نشده، اما از قرائن بر مى آید: این موضوع بعد از بت شکنى ابراهیم(علیه السلام) و نجات او از آتش بوده است; زیرا مسلّم است که: قبل از به آتش افکندن ابراهیم(علیه السلام) مجالى براى این گفتگوها نبوده و اصولاً بت پرستان حق چنین مباحثه اى را به او نمى دادند، و آنها ابراهیم(علیه السلام) را یک مجرم و گنهکار مى شناختند، که مى باید هر چه زودتر به کیفر اعمال خود، و قیام بر ضد خدایان مقدس برسد، آنها در این موقع، تنها از علت اقدام به بت شکنى پرسش کردند و سپس با نهایت عصبانیت و خشونت دستور سوزاندن او را صادر نمودند. اما هنگامى که او از آتش به طرز شگفت انگیزى نجات یافت، توانست به اصطلاح با «نمرود» رو به رو شود و با او به بحث و گفتگو نشیند.
3 ـ از آیه به خوبى بر مى آید که «نمرود» هرگز از این بحث و گفتگو در جستجوى حقیقت نبود، بلکه مى خواست گفتار باطل خود را به کرسى بنشاند و شاید به کار بردن کلمه «حاجَّ» نیز به همین منظور باشد; زیرا این کلمه، غالباً در همین موارد به کار مى رود.
4 ـ از آیه به خوبى بر مى آید که: جبار آن زمان مدعى الوهیت بود، نه تنها به این معنى که او را پرستش کنند بلکه علاوه بر این خود را آفریدگار عالم هستى نیز معرفى مى کرد، یعنى: هم خود را معبود مى دانست، و هم خالق. و جاى تعجب هم نیست، هنگامى که مردم در برابر سنگ و چوب به سجده بیفتند و علاوه بر پرستش، آنها را در امور جهان مؤثر و سهیم بدانند، این فرصت براى یک «جبارِ اغفال گر» پیش مى آید که از ساده لوحى مردم استفاده کند و آنها را به سوى خود دعوت نماید، و خود را همچون بتى جلوه دهد که هم او را بپرستند و هم به خالقیت او گردن نهند. مى آورند

براى بت پرستى به زحمت مى توان تاریخچه اى نشان داد و آغاز آن را تعیین نمود، بلکه از قدیم ترین ایامى که امروز از آن آگاهى داریم این موضوع در میان افراد بشر که داراى افکارى منحط و در سطح پایین بوده اند، وجود داشته است. در حقیقت بت پرستى، یک نوع تحریف در عقیده خداپرستى است، همان عقیده اى که جزء فطرت و سرشت انسان است، و از آنجا که این سرشت همیشه در انسان بوده، تحریف آن در میان افراد منحط نیز همیشه وجود داشته است. و لذا مى توان گفت: تاریخ بت پرستى با تاریخ پیدایش انسان، تقریباً همراه بوده است. توضیح این که: انسان به مقتضاى سرشت و خلقت خویش، متوجه نیروى ما فوق طبیعت بوده است، این سرشت، با استدلال هاى روشنى از نظام هستى که نشان دهنده وجود یک مبدأ عالم و قادر بوده است، تأیید مى شده و انسان از این دو طریق (سرشت و عقل) همیشه کم و بیش با آن مبدأ هستى آشنائى داشته است. ولى همان طور که اگر احساس گرسنگى در وجود کودک به موقع، رهبرى نشود و غذاى سالم در اختیار او قرار نگیرد، کودک دست خود را به چیزهائى مانند خاک دراز مى کند و کم کم به آن خو مى گیرد، و سلامت خود را از دست مى دهد، انسان نیز اگر در مسیر فطرت و عقل، از نظر خداجوئى رهبرى نشود، رو به خدایان ساختگى و انواع بت ها کرده و در برابر آنها سر تعظیم فرود مى آورد، و صفات خدائى را براى آنها قائل مى شود. از یک سو احتیاج به تذکر ندارد که افراد کوته بین و سفیه سعى دارند همه چیز را در قالب حسى ببینند و اساساً فکر آنها از منطقه محسوسات گام بیرون نگذاشته، به همین دلیل، پرستش خداى نادیده براى آنها مشکل و سنگین است و میل دارند خداى خود را در یک قالب حسى بریزند، این جهل و بى خبرى هنگامى که با «سرشت خداپرستى» آمیخته شد، به شکل بت پرستى و خداى حسى خودنمائى مى کند. از سوى دیگر، گفته مى شود: اقوام پیشین روى احترام خاصى که براى پیامبران و بزرگان مذهب قائل بودند بعد از وفات آنها مجسمه هاى یادبود آنها را مى ساختند و روح قهرمان سازى که در افراد ضعیف و کم فکر است، آنها را وادار مى کرد که براى آن بزرگان و سپس براى مجسمه هاى آنها مقامات و نفوذ فوق العاده اى قائل شوند و آنها را به سرحدّ الوهیت برسانند و این خود، سرچشمه دیگرى براى بت پرستى بود. یکى دیگر از سرچشمه هاى بت پرستى این بود که: یک سلسله از موجودات که منشأ برکات و فوائدى در زندگى انسان بودند مانند: ماه و خورشید و آتش و آب توجه او را به خود جلب مى کردند، آنها به عنوان قدردانى در برابر این منابع سر تعظیم فرود مى آورند بدون این که افق فکر خود را وسیع تر سازند و سبب نخستین و آفریدگار جهان را در ماوراى آنها ببینند، این احترامات عظیم با گذشت زمان شکل بت پرستى به خود گرفت. البته ریشه همه اشکال بت پرستى یک چیز است و آن انحطاط فکرى و جهل و نادانى بشر و عدم رهبرى صحیح او در مسائل خداجوئى و خداشناسى است که با تعلیم و تربیت و راهنمائى انبیاء به خوبى قابل پیشگیرى مى باشد.

منبع (...):

 https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



یادداشت ثابت - جمعه 100 فروردین 28 | نظر بدهید

طبقه بندی: خداوند تفسیر آیه 258 سوره مبارکه بقره تفسیر قرآن کریم ابراهیم حکومت خورشید مشرق مغرب کافر ستمگر یا زهرا سلام الله علیها

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin